هر فرآیند طراحی معماری کاملا شخصی و منحصر به فرد میباشد. برای مثال در صورتی که من ابزار خاصی در اختیار داشته باشم، قبل از شروع هر نوع پروژه ای به آن مراجعه میکنم. ممکن است فردی علاقه مند به استفاده از مداد سربی نازک با وزن متوسط باشد در حالی که برخی ممکن است علاقهمند به مدادهای HB نه چندان سفت و نرم باشد.
هر کسی میتواند مداد مورد علاقهی خود را در دست بگیرد و شروع به طراحي کند، از سایت پروژه دیدن کند، شروع به نوشتن کند، یادداشت برداری کند و بر روی دفترچهی جیبی خود طرح هایی بکشد. من این کار را با بسته ای کوچک از مدادهای Prismacolor انجام میدهم و اغلب از رنگ های روشن مانند آبی آسمانی، کرم، سبز روشن، خاکستری، زرد و قرمز استفاده میکنیم تا خطوط کار شده بر روی طرح را پر کنم و ایده ی جدید را پیشنهاد کنم. این روش کار من است و من به خوبی میدانم که به کمک این ابزار به راحتی میتوانم ایده های جدید الهام بگیرم.
در حالی که عادات معماران انحصاری و فردی میباشد، اما برخی از عادات گسترده بین معماران برای داشتن طرحی بهتر به اشتراک گذاشته میشود. در این جا 8 عادت معماران مطرح میشود که راهنمایی یاری رسان به معماران در طول فرآیند طراحی است.
- آنها روایتگر خوبی برای داستان است. خاطرات ما از مکانها ذاتا با داستان در ارتباط است. هر خانه بیانگر داستان یک مشتری خاص است که در زمانها خاص در آنجا زندگی کرده است و تجربهای غنی با دلایل مناسب در اختیار ما قرار میدهد.
معماران در مراحل اولیه ی طراحی سعی در مفهوم سازی پروژه به صورت روایتی دارند که در معماری سنتی از آن به عنوان یک کانسپت (ایده بزرگ) یاد می شود.
کانسپت همانند یک کتاب راهنماست که به ما اجازه میدهد برای تصمیم گیری در مورد کار آتی به بخش بعدی یا قبلی مراجعه کنیم. این کار باعث سازمان دهی افکار و دستورالعمل هایی میشود که بهترین ارتباط با داستان طراحی را میسر میسازد.
روایت میتوان از یک چیز خاص جریان پیدا کند، همانند درختی که برای حفظ خود تلاش میکند یا ساختمانی که در تمام اتاق های نور طبیعی به کار رفته است. معمولا کار طراحی را میتوان با درخواست های خاص مشتری ادغام کرد: لطفا هیچ چیز سفید نباشد یا شکل ساختارهای ساختمان. این امر را میتوان به هر سطح از مشکلات طراحی اعمال کرد از انجام کارهای کوچک گرفته تا کارهای مربوط به دکوراسیون.
ایدههای هدایت کنندهی بزرگتر پیدا کنید و برای آن داستان طراحی کنید و هر تصمیم طراحی خود را بر مبنای آن برنامهریزی کنید
2. آنها ریسک میکنند. ریسک پذیری عبارت است از انجام کارعای غیر متعارف که گاها میتواند خلاقانه باشد. بازنویسی، بازسازی، ابداعات جدید برای انجام همان کارهای قبلی که میتواند به ان حتی قوانین فیزیک نیز اعمال کرد. این امر بدین معنی نیست که هر چیزی نیاز به نوآوری یا اقدام جسورانه دارد اما با نگاه کردن به مشکل از دیدگاهی متفاوت میتوان راه حل های جالبی را نشان داد که انحصاری نمی باشند.
در اینجا یکی از محبوبترین طراحان بر جسور بودن تاکید دارد: درهای 8 فوتی. درب های استاندارد اغلب 6 فوت هستند دارای ارتفاع 6 اینچی و عرض 3 فوتی میباشد که تقریبا با قد انسان مرتبط است. ما اغلب درها را در این سایز مشاهده کرده ایم. درهای جایگزین کنونی 8 فوتی میباشند که با نوع قبلی تفاوت قابل ملاحظهای دارند. تنها عمل باز کردن در به شما حس جدید در مورد ارتفاع و وزن آن میدهد.
البته، درهای 8 فوتی گران قیمت هستند اما اثر آن بر روی عناصر استاندارد طراحی قابل قبول است. درهای بزرگتر اجازه ی ورود نور بیشتری را به اتاق می دهد و به کارگیری آنها میتواند باعث شود که نور در فضاهای کوچک تغییر کند و راه روها بزرگتر به نظر برسد. ما اغلب در فضاهایی با سقف 8 فوت از این درها استفاده میکنم.
3.جزئیات بیشتری را تحت پوشش قرار میدهند. اصولا معمار به دنبال حل مشکل است و روش هایی برای حل مسائل به صورت خوب یا بد ارائه می دهد که میتوان تفاوت بین آنها را حس کرد.
می توان مشکل گاردهای راه پله را به صورت های مختلف حل کرد اما طراحان می توانند طرح های مینیمالیست و بی نظیری را انتخاب کنند. استفاده از کابل های فولادی ضد رنگ خاکستری با راه پلههای بتنی مطابقت دارد و این پیوستگی اغلب عمدی میباشد.
جزئیات هموراه مهم است چون اغلب با زندگی روزمره ی ما در ارتباط است. به این معنی که تمام مولفه ها در کنار هم میتواند باعث ایجاد ساختاری با کلی جزئیات شود.
ایجاد آنچه که معماران به نام خانوادهی جزئیات میخوانند باعث ایجاد پروژه ای واحد می شود. الگوهای افقی با دیوارهای پوشیده از چوب به دیوارهای بتنی شکل جدید می دهد. در حالی استفاده از مواد مختلف میتواند شکل مختلفی ایجاد کند. در عین حال می توان از سخت افزارهای معمول برای پروژه استفاده کرد مثل درهای کشویی و نرده های فولادی یا وسایل لولهکشی زاویه دار در نیکل های براق
4.آنها ساده هستند.هانس فومان بر این باور است که قابلیت ساده سازی به معنای حذف کردن مولفه های غیر ضروری است. اغلب ما بنا به علایق و سلیقه ی خود پیچیدگیهایی را ایجاد میکنیم. معماران در حال ویرایش اجزای ضروریاند. در صورتی که این قابلیت را نداشته باشید، معماری موفقی نخواهید شد.
در اینجا زمینههای متعددی وجود دارد که باعث تقویت شدن طراحی میشود:
- اشکال ساده: اغلب قیمت کمتری دارد و به آسانی ساخته میشود و زیبایی بی نظیری را ایجاد میکند.
- پالتی از مواد ساده: حداکثر استفاده از دو یا سه قلم از مواد. قوانینی برای استفاده از هر کدام وضع کنید. استفاده از مواد مختلف میتواند باعث ایجاد طرح های صاف تا خشن شود که میتواند باعث ایجاد پیچیدگی شود.
- طراحی های تمیز
- پنجره های ساده: دو اندازه برای پنجره انتخاب کنید- یکی برای اتاق های بزرگتر و دیگری برای فضاهای کوچک
- برقراری ارتباط بین مواد به کار رفته میتواند بیانگر باشد. اتصالات پنهان معمولا هزینه بر هستند و برای اجرا و پیاده سازی بسیار وقت گیر است.
5.نظم ایجاد میکنند. طراحان ترجیح میدهد که برای هر چیزی نظم تعریف کنند در هر سطحی که باشد. طبیعتا، نیاز به نظم سلسله مراتبی است و اساسا به این معنی است که می توان در مورد مسائل با اولویت های بالاتر و مهمتر تصمیم گیری کرد.
به هنگام ایجاد یک پروژه ی جدید، معمولا سه چیز را ارزیابی میکنم: سایت ساختمانی (موجود یا جدید)، مشتری و بودجه. مفهوم جامع برگرفته از دارایی های قوی کششی است و میتواند روایتگر خوبی برای شما باشد.
صرف نظر از قوی ترین کشش ها همواره باید نقاطی برای اتصال و برگشت به سایت در نظر گرفت که دارای ویژگی های غالب میباشد (دید، توپوگرافی، ساختارهای دیگر) از مهم ترین مولفهها میباشد.
قبل از تصمیم گیری در مورد ظاهر ساختمان، می توان در مورد آن فکر کرد و فضاهای سایت را نظم دهی کرد از عمومی ترین بخش تا خصوصی ترین قسمت، و در مورد ورود و دنبالهی بازشوندهی فضا تصمیم گیری کرد.
برای نوسازی اغلب اصول نظم دهی فاقد ساختار هستند مانند نور طبیعی، فضا و اتصالات به فضای خارجی. برای برخی از پروژه ها تا زمان توسعه می توان دستورالعمل هایی برای ایجاد ماژولهای خاص، شبکه ، مواد به کار گرفت.
فرانسیس چینگ بیان کرده است که معماری جامع یک معماری زیباست از فضا و نظم گرفته نیاز به بازخوانی توسط دانشجویان سال اول دارد و باید جنبه های الهام بخش با توجه به نظم انها بررسی شود.
6.آنها از تکرار، تکرار، تکرار استفاده میکنند. تکرار در معماری یک وسیله ی خوب است. عناصر تکرار شونده مضامین مشترک ایجاد میکند و نظم را در طراحی تقویت می کند. پنجره ها، درها، ستونها، نور، مواد و غیره همگی بخشی از نظم طبیعی ساختمان است.
تکرار خسته کننده نمیباشد، بلکه باعث ایجاد یکپارچگی در طراحی میشود. تکرار کردن الگوها، مواد، شبکه ها و نسبت ها همواره بر اساس پایه های نظم است. قاعده ی اصلی تکرار بر اساس تکرار حداقل سه مورد از عناصری است که دارای مزایاست. دو مورد خوب است، اما سه مورد بهترین حالت است.
تکرار نه تنها از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است بلکه مرجعی است که به کمک آن می توان بر روی مسائل مهم تاکید کرد.
7.قانون شکن هستند. این امر پیش نیازی برای عادت قبلی است. زمانی که الگوهای تکراری را ایجاد می کنید می توانید در مورد شکست آنها تصمیم گیری کنید. تصور کنید که مجموعه ای از پنجره ها به صورت شبکه ای منظم در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. اگر تغییر دادن یکی از پنجره ها باعث بهم ریختن این نظم شود میتوانید به دلیل خاص و بسیار مهم کاری انجام دهید که نمای کلی ساختمان تغییر کند.
با تکرار کردن نظم در پس زمینه میتواند قوانین مربوط به شکستن قاعده ها را محاسبه کنید و به ان معنای خاصی بدهید. تکرار باعث متعادل سازی فضا میشود و در عین حال حالت پایدار و یکنواختی به آن میبخشد.
راه پله های نشان داده شده در تصویر قانون شکنی بوده است. نگاهی به محدودیت فضا در این راه پله داشته باشد. به طور سنتی، راه پله متشکل از لبه ها و ترکیبی از نرده و گاردهای محافظ بوده است.
طراح این راه پله مفروضات موجود را مورد بازبینی قرار داده است و با تجسم مفهوم آن قانون شکنی کرده است. راه پله از قسمت بالا آویزان به نظر میرسد و با حرکت به سمت بالا یک ستون بتنی دیده میشود که دارای شیارهایی است.
8. انها حس ایجاد می کنند. در حالی که تصاویر گرافیکی خیره کننده ی معماری در دنیای آنلاین دیده می شود، اما تجربه ی معماری ما کاملا امری متفاوت است. به عنوان معمار به ما آموزش داده می شود که در طول طراحی از حس خود بهره بگیریم.
باز کردن خانه ای با دید جدید بسیار مهم است، خانه باید به گونه ای طراحی شود که در برابر سر و صداهای ناخواسته حفاظت شده باشد در عین حال بتوان از بوی اقیانوس یا درخت نزدیک به خانه لذت برد.
یک معمار باید تفاوت حس در بتن گرم و سرد را در نظر داشته باشد و به گونه ای ساختمان را طراحی کرد که باران بر روی سقف های فلزی و بتنی قابل حس باشد.
برای فکر کردن در مورد طراحی از سطح تجربی اغلب فرصت های معماری باید در نظر گرفته شود تا محیطی لذت بخش برای مشتری طراحی شود. معمار خوب و طراحان باید در مورد نور و سایه فکر کنند، نحوه ی حرکت خورشید در طول روز، وزش باد، سر و صدا در یک محیط شهری باید در نظر گرفته شود.
هیچ دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.