آیا میخواهید به عنوان یک طراح حرفه ای قدم بعد را بردارید؟ جان گرسکو، معمار ارشد با HDR، ویژگی هایی را بررسی می کند که بسیاری از معماران بزرگ دارا هستند و اصطلاحا به آن عادت معماران میگویند.
[su_box title=”به چه سبکی معماری داشته باشیم؟” style=”soft” box_color=”#c2d9ae” title_color=”#000000″]معمار شدن به طور قطع عاداتی دارد که باید از دهان معماران دیگر شنید برای این امر این مقاله را دنبال کنید.[/su_box]
اسکیس از بهترین عادت معماران موفق
با دست ترسیم کن. می دانم که میزهای ما در حال کوچک تر شدن هستند و بیشتر با مانیتور کامپیوترها پر شده اند، ولی فضایی برای اسکیس زدن پیدا کن. این یک مهارت ارتباطی ضروری است. من اقرار می کنم که اسکیس من از روال تمرین خارج شده است اما این گاهی اوقات اتفاق می افتد و من همیشه برای بیشتر انجام دادن آن می کوشم.
اسکیس زدن ضروری ترین راه برای بیان یک ایده است. من در جلساتی با کارفرماها بوده ام و همکارانی داشته ام که برای چاپلوسی نزد کارفرما شروع به اسکیس زدن می کردند. همگی از کارفرماها گرفته تا مدیران پروژه و پیمانکاران فرعی (و والدین) از ما انتظار دارند که در ترسیم چیره دست و با استعداد باشیم. این همان چیزی است که آن های فکر می کنند ما انجام می دهیم، پس دست به کار شویم و آن را بیشتر انجام دهیم.
معاشرت
باز عرضه کن. طرفدار حرفه باش. اگر نباشی، چه کسی خواهد شد؟ بخشی از ابتکار موقعیت یابی مجدد آن ها باش. بیشتر درباره ی لابی معماری بخوان. به CSI بپیوند. این حرفه در حال تکامل یافتن است و ما باید از علایق خود محافظت کنیم؛ زیرا هیچ کس دیگری این کار را نخواهد کرد.
به نسل بعدی معماران باز عرضه کن. به منتقدان دانشجویی ملحق شو. برای شرکت خود به نمایشگاه های حرفه ای برو. من اخیراً به محلی که در آن جا آموزش دیده ام سر زدم، دانشگاه ایلینویز. مسئله ای درمورد دیدار دانشجوهایی که دیدگاه تقریباً خسته ی من را نسبت به حرفه دوباره پرانرژی می کنند، وجود دارد. اشتیاق و استعداد آن ها واگیردار است. این حس تقریباً 3 روز طول کشید تا این که اوضاع در محل کار دوباره خراب شد.
یکی از عادت معماران موفق انتقاد پذیری است
از نفس رها شو. همه ی حرفه های خلاق مستعد انتقاد هستند. پروژه را در بالاترین اولویت قرار بده. بهتر است که خودت را از یک ایده جدا کنی تا به شخص دیگری توهین نشود. همچنین، انتقاد کردن را تمرین کن تا فن انتقاد از نظر معنا بالاتر رود. نصیحت میتواند به کمک آید و یا باعث افزایش ارزش شود.
پیشنهاد بده و «چراها» را بپرس. هیچ کس از انتقاد ساده لوحانه به طوری که یک نفر سریعاً می آید، بمبی می اندازد و فرار می کند، خوشش نمی آید. باشه عزیزم!؟
مطالعه داشته باش
هم مجله های فنی را بخوان و هم مجله های طراحی را. محتوای هر کدام تو را در دیگری تقویت می کند. خیلی خوب، پس معماران در واقع مجله های معماری را نمی خوانند، ما آن ها را بررسی می کنیم، پس فقط انتشارات فنی را بخوان. من قویاً بر این باورم که هرچقدر یک نفر فنی باشد، طراح بهتری هم هست.
و سایر مجلات را هم بخوان. من از فوربز لذت می برم ( با توجه به این که هرگز معماران بیلیونر وجود ندارند)؛ فست کمپانی (تجارت های موازی بسیار)، و نشنال جئوگرافیک (برای این که چیزهایی را که در زندگی از دست می دهم ببینم چون وقت تدارم).
از دفتر کار بیرون بیا
وارد میدان شو. به مکان پروژه ها سر بزن. نظارت بر پروژه ها را انجام بده. از جزئیات زمینه سر در بیاور. مکان ساخت برای من، سرگرم کننده است. این بخشی از دلیل معمار شدن من است. هیچ چیزی به اندازه ی دیدن این که نقشه هایت زنده می شوند، لذت بخش نیست.
فواید بی شماری در رابطه با بودن در مکان پروژه و مشاهده ی کارت وجود دارد: جذب ویتامین D، موهای آشفته ناشی از به سر گذاشتن کلاه، عینک های ایمنی بونو، سفر در مخاطرات، و آه … آم …. هورت … یادگیری از اشتباهاتمان.
بشنو
خودت را در جایگاه استفاده کننده قرار بده. من شنیده ام که بسیاری از معماران چیزهایی مانند «ساختمان من … » را به زبان می آورند، این ساختمان تو نیست، مگر این که تو مالک آن باشی.
ما همچنان تأمین کننده ی خدمات هستیم و نمی توانیم در این تله بیفتیم که فکر کنیم پروژه ها از آنِ «ما»ست. معماران موفق به کارفرماها گوش می کنند و قادر به درک نیازهای استفاده کنندگان هستند.
یکی از عادت معماران موفق مشورت با مشاوران
از آن ها درخواست مشورت کن و فقط به آن ها نگو که چکار بکنند. آن ها مهارت دارند و می خواهند که آن ها هم مالکیت پروژه را در دست بگیرند. آن ها ایده های نو دارند و گاهی اوقات فقط لازم است از آن ها در راه رسیدن به مضمون مورد نظر، درخواست بیان ایده هایشان را کرد.
[alert-success]مطمئن باش بهترین کاری که میتونی بکنی مشورت با معماران حرفه ای هست که قبل از تو معمار شده اند.[/alert-success]
برای تفکر وقت بگذار
سبک خاص خودت را ایجاد کن (یا بدون سبک). طراحی کپی کردن یا وصله زدن تکه های جذاب ساختمان های دیگر درون مجلات به یکدیگر و قرار دادن آن روی پروژه ی خودت نیست.
اجازه بده که طراحی از مکان پروژه، از کارفرما، و ملازمات مختص برنامه ریشه بگیرد. نگران این نباش که معماران دیگر چکار می کنند. ابتکار واقعاً از حل کردن مشکل با دست خود می آید، نه از به زور قبولاندن راه حل مشکلات (که شاید وجود نداشته باشند) دیگر. داستان پروژه ی خودت را بگو نه دیگران.
جسور بودن از عادت معماران موفق است
صاف و ساده باش. «بلند صحبت کن. میکروفون را از جلوی صورتت دور کن» ، گاهی اوقات ما زیادی برای بلند حرف زدن می ترسیم.
من فهمیده ام که نظرات ما بیشتر از آن چیزی که فکر می کنیم ارزش دارند. ما حرفه ای هستیم و حرفه ای ها روی دستان خود نمی شینند. حرفه ای ها قرار نیست که منفعل باشند. بازخورد فراهم کن، مهارت ها را بع اشتراک بگذار، با کارفرماهایت مشورت کن، و مسائل را حل کن.
یک زندگی خارج از محل کار داشته باش
فقط با معماران وقت نگذران. ما گروه عجیب و غریبی هستیم. یک دنیا خارج از حرفه ی ما وجود دارد. از مرز افق هایت عبور کن و از سایر حرفه ای ها، تجارت ها، و مردم یاد بگیر. چگونه ما قرار است که برای جامعه با ارزش باشیم وقتی که جزئی از آن نباشیم؟
هیچ دیدگاهی برای این نوشته ثبت نشده است.