امروزه فضاهای در نظر گرفته شده برای انتظار یا سپری کردن وقت رفته رفته شکل، ساختار و سازه های جدید معماری را به خود اختصاص می دهند. اتاق انتظار در فرودگاه ها، بروکراسی ادارات دولتی و مطب دکتر مکان هایی هستند که افراد در آن جا نمیتوانند کار خاصی را انجام دهند. با استفاده از فناوری روز و تکنیک های مدیتیشن باستانی می توان این مرزها را کمرنگ تر است و از وقت خود در چنین فضاهایی بهترین بهره را برد. بین زندگی روزمره و واقعی ما با بهشت دنیای مجازی برزخی وجود دارد. معماری می تواند تعبیر جدیدی به فضاهای غیر آزاد ببخشد؟ اما چطور و چگونه باید این فضاها را طراحی کرد؟ آینده ی معماری در مورد فضاهای بی فایده به چه صورت خواهد بود؟

در نگاه اول به نظر می رسد که کاری نمیتوان کرد. این فضاها مقدار کمی سلسله مراتب یا تمرکز در اختیار معمار قرار میدهند. اغلب هیچ مرزی ندارند و بین راهرو و اتاق قرار دارند. با استفاده از مواد پلاستیکی ساخته میشوند و حتی به گونه ای راحت طراحی نشده اند که بتوان در آنجا کار یا استراحت کرد. اغلب این مکان ها اضطراب زا هستند.

با این وجود، آیا لازم است این فضاها زیبایی عجیب و غریبی داشته باشند؟ آیا کیفیت در طراحی آنها باید مد نظر قرار داده شود؟ تاکنون، تاریخچه ی معماری با طراحی فضاهای هدفمند پیوند خورده بود. ساختمان ها،قلعه ها، کاخها، تئاترها و موزه های متعددی طراحی شده اند. معماران اتاق های مختلفی را برای استراحت، کار کردن و غذا خوردن طراحی میکنند. ساختار این فضاها، مواد به کار رفته در آن، ابعاد فضا به محض ورود به شما نشان می دهد که کاربرد فضا چیست. برای هر کدام از فضاهای کاربردی معماری تعاریف محدودی ارائه شده است.

بدیهی است که همواره فضاهای میانی نیز موجود بوده است. حیاط و بالکن فضاهایی است که ما بیشتر آنها را دوست داریم. سالن های پذیرایی برای دعوت کردن مهمان و اتاق کار برای انجام کارهای واقعی. هدف هر کدام از این فضاها مشخص است. بین فضاهای داخلی و خارجی از فضاهای غیر آزاد بهره گرفته می شود که پر از سایه های واقعی و فوق العاده است. این فضاها نه داخلی اند و نه خارجی بنابراین فرصت های زیادی را در اختیار شما قرار می دهند. برای برقراری ارتباط بین این دو فضا نیاز به یک پناهگاه جزئی دارید.

با این وجود، در طول چند دهه ی گذشته فضاهای میانی به چیزی متفاوت تبدیل شده اند. ریشه های فضای بی فایده در اتاق های انتظار ابتدا در ایستگاه های حمل و نقل عمومی توسعه پیدا کرد. کافه و برخی از فضاهای نیمه عمومی مشتاق طراحی های جدید برای جان بخشیدن به فضاهای بی استفاده ی خود بودند. این فضاها باید متفاوت از فضاهای تئاتر طراحی شوند. انتظار در مکان های عمومی و با اهداف مشخص اجتماعی امری متفاوت است.

به این ترتیب، فضاهای برزخی معادل ثابتی از حباب های شفاف هستند که با خود آنها را حمل می کنیم. ما ساکن فضاهای عمومی یا خصوصی نیستیم، بلکه باید فضایی طراحی کنیم که به افراد امکان ایجاد تجربه های مشترک مانند لذت بردن از موسیقی، چت با دوستان از راه دور یا دسترسی به رسانه های اجتماعی را بدهد. در واقع بیشتر زمان ما صرف برقراری ارتباط می گردد و به این ترتیب حواسمان از انتظار پرت می شود. معماری مجهز به فناوری می تواند توانایی های معماران را افزایش دهد.

فضاهای ناکارآمد دو فرصت را در اختیار معماران قرار می دهد: ما نیاز به بررسی جدی فضاهای فیزیکی با صرف بیشتر زمان داریم، اما از سوی دیگر باید تحقیقات گسترده ای را برای بررسی نمونه های کاربردی انجام دهیم. فضاهای ناکارآمد را میتوان هدفمند کرد و اشکال جدیدی را به جامعه معرفی کرد.

فضاهای بی فایده هم واقعی اند و هم غیر واقعی اند. این فضاها فرصت های بسیاری را در اختیار شما برای طراحی فضا می دهند. آیا معماری برای طراحی فضاهای بی فایده محدودیتی دارد؟